دانیالدانیال، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه سن داره

رویای کودکی

روز اول آبان مبارک

1390/8/2 7:43
نویسنده : مامان وانیا
169 بازدید
اشتراک گذاری

آبادانی و فراخ روزی و تندرستی، ملت ایران را باد که این برایش نوشته میشود.

روز آبان از ماه آبان دهمین روز از آبان ماه باستانی ۴ آبان خورشیدی

  چهارم آبان ماه  جشن آبانگان است

از دیرباز نزد ایرانیان چهار آخشیج(عنصر) «آب،آتش،باد،خاک» ارزشمند بوده و ایرانیان به آن احترام فراوان میگذاشتند و برای هر کدام ستایش نامه های جداگانه داشتند.همین باور سپندیه و خردگرایانه ی ایرانی شوه ی آن بوده است که پیوسته به طبیعت احترام گذاشته و در نگهداری و پاکیزگی آن بکوشند.

نمونه ایی از این ستایش ها :

“به سرچشمه آب درود می‌فرستیم، به کوههایی که از بالای آنها آب جاری می‌شود درود می‌فرستیم، بر گذرگاههای آب درود می‌فرستیم، به دریا و دریاچه‌ها و استخرها درود می‌فرستیم … اوستا – یسنای ۸ ، بند ۱و۲

 

آبان به معنای آب و هنگام آب است.در زبان پهلوی آپان و در زبان اوستایی اپم بوده است.

درباره پیدایش جشن آبانگان آمده است که در پی جنگ های دراز بین ایران و توران ، «افراسیاب تورانی» دستور داد تا نهر ها و کاریز ها ویران کنند. پس از پایان جنگ پسر «تهماسب» که «زو» نام داشت دستور داد تا کاریز ها و نهر های ایران را لایروبی کنند و پس از لایروبی آب در کاریز ها روان گردید. ایرانیان به فرخندگی آمدن آب جشن  بر پای داشتند.

در روایتی دیگر گفته آمده: پس از هشت سال خشکسالی در ماه آبان باران آغاز به باریدن نمود و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد.

شِوه ی(سبب) پیدایش آن چه بوده به یقین پیدا نیست.اما ایرانیان تا پیش از  حمله ی اعراب به ایران پیوسته این جشن های زیبا را در کشور اهورایی خود برپا داشته و به شادی و نیایش میپرداختند.ولی پس از تازش اعراب و مغول با این جشنها مخالفت شده و رفته رفته برخی از آنها به دست فراموشی سپرده شد،مگر میان آنها که به کیش نیاکانی مانده بودند. یعنی زرتشتیان.

مسلمان شدن ایرانیان ارتباطی با برگزار نکردن این جشن که پاسداشت آب بود نداشت و امروز هم ندارد،این را میخواهم بگویم که ایرانی با هر کیش و مذهبی که دارد میتواند این جشن ها را برگزار کند.چراکه این ها جشن های ملی بوده اند نه مذهبی… و در هنگامه ی تاریخ، ایرانیان نژاده و هم خون با هر مذهبی که داشته اند بر پایه فرهنگ ایرانی خود به بزرگ داشت داده های خداوند میپرداختند و جشن آبانگان هم نمونه ای از این بزرگداشت است.

اگر اندیشه کنیم میابیم که  برخی تعصبهای ایران ستیزانه پیوسته در پی نابودی سنت و هویت ملی ما بوده اند و هم اکنون نیز هستند. اعراب تازه خدا پرست شده ای که  بر تاج و تخت خسروان و کسرایان ایران زمین چیره شده بودند هرگونه گردهم آیی و پیوستگی ایرانی را در تضاد قدرت خود میدیدند، از آن رو با  سنت های ملی ما مخالفت میکردند و روز به روز آیین های زیبا و هویت ملی ما بر باد فنا میرفت.دیگر آنکه ایرانیان نیایش با شادی را بایسته میدانستند،حال آنکه دیگر برای ایرانیان داغدار نه دل و دماغ شادی مانده بود و نه تازیان اندوه پرست که پیوسته نیایش را در ذلت و گریه میجستند بار این کار را میدادند.اگر چندی از این جشن ها و بزرگداشت ها از تازش عرب جان سالم بدر برده بود و میان مردمان اسپهان و خراسان و آذربایگان و … برگزار میشد در تازش مغولان دیگر به فراموشی سپرده شد.

اما امروز دیگر بر سر ایرانی نمیزنند که تازی سخن بگو و کتاب خانه هایش را نمیسوزانند و لشگر اعراب با برگزاری جشن های ایرانی مخالفت نمیکند.پس شما که این نوشته را میخوانید در کمترین حالت میتوانید با خانواده یا دوستان خود به نزدیک رود خانه ای بروید و روز را در آنجا بگزرانید،به آب درودی بفرستید و بدانید که نیاکانتان آب را نمیالودند،بدانید که نیاکان شما در آب رودخانه رخت و ظرف نمی شستند… بلکه به مقدار نیاز خود آبی برداشت میکردند و جامه ی خود را با آن میشستند.

یا اگر کار دارید و طبق معمول وقت نمیشود میتوانید در گوشه ی گاهشمار(تقویم) خود،در روز چهارم آبان بنویسید:جشن آبانگان؛بزرگداشت آّب!

آنگونه که میدانید تا پیش از تازیدن سواران عرب سوی تیسفون (پایتخت ایران زمین)،بیشتر مردم این دیار زرتشتی بوده اند و ایرانیان که زردشتی بودند این جشن های ملی را با آداب دینی خود در آمیختند،مانند اوستا خواندن و به آتشکده رفتن. در هر هازمانی(جامعه) اینچنین است.برای نمونه برگزاری جشن کریسمس پیوندی با عیسامسیح ندارد و همان آیین میلاد مهر و شب یلدای ایرانی است،اما چون اروپای آن زمان مهر پرست بود و این جشن آریایی مهری را برگزار میکرد پس از مسیحی شدن هم این آیین را برگزار کردند و رنگ و بوی مسیحی بدان دادند.ایرانیان مسلمان و زرتشتی هم شب یلدا(کریسمس) را برگزار میکنند اما انجیل نمیخوانند.

ایرانیانی که زردشتی مانده بودند بسیاری از این آیین ها را از گذرگاه تاریخ حمل کرده و امروز به ما رساندند ولی امروز این همه ی ایرانیان فارق از هر کیش و مذهب هستند که باید به نگهداری از این آیین ها بپردازند. و نه گروهی ویژه.

امروز ایرانی باید بیاندیشد و دریابد که ایرانی است،نیاکان خردمند خود را بشناسد و به بازسازی چیستی و کیستی(هویت) خود بپردازد.

بایسته است از آناهیتا سخنی به میان آید.آناهید یا آناهیتا ایزدبانوی ویژه ی آبها از ایزدان آریایی نگاهبان آب بود که پیش از زردشت پرستش میشد؛آهیتا در زبان اوستایی به معنای پلیدی میباشد،و برای منفی شدن آن به نخست واژه “اَ” اضافه میشود،یعنی: اَ آهیتا،چون حرف نخست صدا دار است و تلفظ آن سخت میشود یک میانوند میاید:اناهیتا به پرورده ی پاکی.و آب پاک کننده ی است .آناهیتا فرشته ی تمام آب های روی زمین تصور میشد.

زرتشتیان در این روز همانند سایر جشن ها به آتشکده ها میروند. و با خواندن «اوستای آبزور» یا «اردویسور نیایش» که بخشی از اوستا است و توسط موبد خوانده میشود به ستایش اورمزد پرداخته و درخواست فراوانی آب و نگهداری آن را می نمایند و پس از آن به کنار جوی ها و نهر ها رفته و به شا دی میپردازند.

با دست های برافراشته با هم بخش کوتاهی از این نیایش نامه ی کهن ایرانی(اردویسور نیایش) را میخوانیم:

به خشنودی اهورامزدا

درود و ستایش و توانایى و زور و آفرین باد به اهورامزداى فروغ مندِ با شکوه ؛ به آبهاى خوبِ مزدا داده، به آب اردویسور آناهیتاى پاک(منظور آب رود آمودریا یا جیحون است که پر آب ترین رودخانه سرزمین ایران بوده ولی اکنون در آن سوی مرزهای جعلی که شوروی ساخت بسر میبرد)، به همه آب هاى مزدا داده، به همه گیاهان مزدا داده، به همه ستودگان مادى و مینوى و به روان هاى پاکان و راستان که پیروز و پرتوان هستند…
مى‌ستایم آب اردویسور آناهیتا(آب رودخانه ی جیحون) را که در همه جا گسترده است و تندرستى بخش است و بداندیشان را دشمن است و اهورایى کیش است و درخور ستایش و نیایش در جهان مادى.

آن پاکى که جان افزاست،آن پاکى که فزاینده گله و رمه است، پاکى  که گیتى افزاست، پاکى که خواسته افزاست. پاکی که کشور  افزاست.

شیفتگی بی نظیر ایرانیان در پاسداری و مهر به کشور در این سرود اوستا براستی نمایان است:

آب ما، از آن بداندیش نیست، از آنِ بدگو نیست، از آنِ بدکردار نیست، از آنِ بد دین نیست، از آنِ کسى که دوست را بیازارد نیست، از آنِ کسى که همراهان را بیازارد نیست، از آنِ کسى که کارکن را بیازارد نیست، از آنِ کسى که خویشان را بیازارد نیست.

این آب نیک که بهترین آفریده ی مزداست یاور کسی نیست که به جهان تباه نشدنی تباهی آورد . این آب نیک و بهترین آفریده ی مزدا یاور کسی نیست که به تن آفریدگان بی آزار آسیب برساند .

به آنها که دزدند،آنها که راهزندد ، آنها که آدمکشند ، آنها که آزار دهنده مردمان پاکند ، آنها که جادوگرند ، آنها که رشگینند ، آنها که تنگ چشمند ، آنها که دو رو و ناپاکند ، آنها که ستمکارند . رنج کوبنده از آن آنها باد که اندیشه و روش خود را برای آزار دیگران بکار میبرند و آنهایی که در جهان در پی آزار دیگران هستند….

(خرده اوستا-آبزور-رویه ی:۱۴۰-۱۴۱-۱۴۲)

این بخشی از آرزوی ایرانیان باستان برای آب ها بود که خواندید.امید دارم جوانان امروز ایران زمین به این شیوه ی نیک زندگی نیاکان بنگرند و آن را پاس بدارند …

ایرانیانی که بر رودخانه پل میساختند تا جانورانی که میخواهند از رود رد بشوند در آب نیفتاند که هم جانشان گرفته شود وهم لاشه ی آنها آب را آلوده کند! و ایرانیانی که انداختن آب دهان بر آب را توهینی بزرگ به زمین و اورمزد میدانستند و آن را گناهی زشت تلقی میکردند.

پس چرا امروز مردم ایران چنین ناباورانه آشغال های خود را راهی زمین و آب میکنند؟؟

هر آشغالی که از دست یک ایرانی بر این خاک میهن که هر وجبش با خون افسر ها و سردار ها آمیخته است میافتد خنجریست بر وجود من ایرانی. ما ی  ایرانی میتوانیم این خاک و این آب را پاکیزه نگهداریم و آنگونه نیاکانمان آرزو کردند،آرزو کنیم و تلاش کنیم که:

ای آبها،در بستر خود روان باشید.اوستا

جشن آبانگان بر ایرانیان فرهیخه و فرهنگ دوست خجسته باد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)